معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزنشریه مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه تبریز2008-791846.48520170219Comparison of Different Structures of a Proposed Equivalent Pipe Network Model for Analysis of 2D Nonlinear Flow through Isotropic Coarse Porous Mediaمقایسه ساختارهای مختلف یک شبکه لولهای معادل پیشنهادی برای تحلیل جریان غیر خطی دو بعدی در محیطهای متخلخل درشتدانه همسانگرد1135912FAمریمابارشیدانشگاه فردوسی مشهدسیدمحمودحسینیگروه مهندسی عمران، دانشگاه فردوسی مشهداحمدآفتابی ثانیگروه مهندسی عمران، دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20170311An equivalent pipe network model (EPNM), is proposed in this study for analysis of steady two-dimensional (2D) nonlinear flow with free surface through structures made of coarse granular porous media. Pipe network used for modeling the pores and throats within the porous media, consists of orthogonal pipelines in which flow through the pipelines simulates flow through porous media. Physical and geometrical characteristics of the pipe network model such as diameter, length and friction factor of pipes are determined based on porous media characteristics e.g. porosity, mean particle size and friction factor in the turbulent region of flow. Since there is not a unique structure for an EPNM, performance of three different structures of the developed EPNM with different pipe diameters is investigated. A set of available experimental data for a physical model made of rockfill is used to compare the performance of different structures of EPNM. <br /><strong> </strong>در این تحقیق با توجه به اهمیت بررسی جریان در سازههای سنگریزهای درشتدانه، به منظور مدلسازی جریان دو بعدی دائمی غیر خطی در این گونه سازهها، یک مدل شبکه لولهای معادل بدون نیاز به واسنجی پارامترهای هیدرولیکی و بر اساس روابط موجود در زمینه هیدرولیک جریان در محیط متخلخل، معرفی گردید. چون شبکه لولهای معادل دارای یک جواب منحصر به فرد نمیباشد، سه ساختار مختلف از مدل شبکه لولهای معادل با قطرهای متفاوت، تعریف گردید. تعداد لولهها در هر امتداد بر مبنای تساوی تخلخل سطحی محیط متخلخل و مدل شبکه لولهای معادل، محاسبه گردید. عامل اصطکاک لولهها نیز که تابعی از سرعت جریان در لولههاست، در هر گام تحلیل شبکه به گونهای محاسبه شد که افت ارتفاع هیدرولیکی در واحد طول محیط متخلخل و مدل شبکه لولهای معادل، یکسان باشد. نتایج تحلیل جریان در ساختارهای مورد بررسی شامل پروفیل سطح آب و دبی جریان، با مقادیر موجود نظیر آن از یک سازه سنگریزهای احداث شده در یک فلوم آزمایشگاهی، مقایسه گردید. کمترین خطا در ساختاری که در آن قطر لولهها بر اساس تساوی شعاع هیدرولیکی متوسط محیط متخلخل با شعاع هیدرولیکی لولهها محاسبه گردید، مشاهده شد. نتایج بیانگر آن هستند که شبکه لولهای معادل، پتانسیل این را دارد که از قابلیتهای موجود در تحلیل جریان در شبکههای توزیع آب بهره گیرد و به عنوان یک روش عددی در تحلیل جریان در محیط متخلخل مورد استفاده قرار گیرد.https://ceej.tabrizu.ac.ir/article_5912_b848d0575abe5eed8c971b55433bed0e.pdfمعاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزنشریه مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه تبریز2008-791846.48520170219MODSIMP: Extension of MODSIM Decision Support System to Simulating Operation of Multireservoir Hydropower Systemsتوسعه مدل منابع- مصارف MODSIM در شبیهسازی بهرهبرداری از سیستم سدهای چندمخزنه برقآبی15245913FAسپیدهامامی تبریزیدانشکده عمران و محیط زیست، دانشگاه صنعتی امیرکبیرسیدجمشیدموسویدانشکده عمران و محیط زیست، دانشگاه صنعتی امیرکبیرراحلهافضلیشرکت مهندسین مشاور مهاب قدسJournal Article20170311Considering the uncertainty and the river flow fluctuations, controlling the reliability of hydropower energy production in competition with other energy production technologies is of considerable importance. Afzali et al. [1] have generalized a simulation model based on reliability (RBS) in single-reservoir hydropower systems to a multiple reservoir RBS model. Simulation of hydropower multi-reservoir system operations have been considered in the present study by using MODSIM model with control on reliability of the system energy yield. MODSIM, as a river basin decision support system, by itself have no ability to effect directly on amount of energy production target to be met at different levels of reliability [2]. By extending MODSIM to MODSIMP, an energy demand node and implementing hydropower standard operating policy (HSOP) will be integrated. This combination made possibility that it go through successive solution of network flow optimization algorithms in each time period of the MODSIM simulation model. This has been done by adding control commands in custom coding environment of the MODSIM8.1 to MATLAB software programmed. The model development and verification procedure has been started from sorting out a simple single-reservoir single-period example problem and then extended to multi-reservoir multi-period models. The results which obtained from application of the developed MODSIMP model to Khersan multi-reservoir hydropower system as a real case study, shows its advantage in terms of computational efficiency and thus its capability of reliability-based simulation operation of multi-reservoir hydropower systems.در این تحقیق، شبیهسازی بهرهبرداری از سیستم مخازن سری برقآبی توسط مدل MODSIM همراه با اعمال کنترل بر اعتمادپذیری تأمین بده انرژی مورد توجه قرار گرفته است. MODSIM به عنوان یک مدل تخصیص منابع آب حوضهای به خودی خود قادر به تنظیم سطح تولید انرژی در هر ماه و به عبارتی تعریف نیاز انرژی برقآبی نیست. در مدل اصلاح شده برقآبی MODSIM<strong> (</strong>MODSIMP<strong>)</strong> پیشنهادی با حل تکراری الگوریتمهای بهینهسازی شبکه جریان در هر گام زمانی امکان تعریف نیاز انرژی و اعمال سیاست بهرهبرداری استاندارد برقآبی به مدل فراهم شده است. این مهم در MODSIM8.1با استفاده از کدنویسی در محیط Custom Code Edition نرمافزار و یا محیط MATLAB و فراخوانی MODSIM از آن امکانپذیر شده است. در توسعه مدل شبیهساز MODSIMP توسعه مدل به شکل گام به گام از یک سیستم تک مخزنه با دوره زمانی منفرد شروع و با کنترل و صحتسنجی نتایج با مدلهای شبیهسازی دیگر به سیستمهای چند مخزنه چند زمانه تعمیم یافت. نتایج حاصل از کاربرد مدل MODSIMP در بهرهبرداری از سیستم سهسدی خرسان بیانگر مزیت مدل توسعه یافته از منظر سرعت محاسباتی مدل و بنابر این قابلیت آن در شبیهسازی بر مبنای اعتمادپذیری سیستمهای برقآبی چند مخزنه هستند.https://ceej.tabrizu.ac.ir/article_5913_85f61d446dc0c1761a301dd9ad127a57.pdfمعاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزنشریه مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه تبریز2008-791846.48520170219The Comparison of Plastic and Permeability Behavior of Bentonite in the Presence of Organic and Heavy Metal Contaminantsمقایسه نحوه تغییرات رفتار خمیری و نفوذپذیری بنتونیت در حضور آلایندههای آلی و فلزسنگین25365914FAوحیدرضااوحدیدانشکده مهندسی عمران، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران و
استاد گروه عمران، دانشکده مهندسی، دانشگاه بوعلی سینامحمدسعیدفخیم جودانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تهرانسیدتقیامیدنائینیدانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تهرانJournal Article20170311 Bentonite is a suitable material in engineering landfills due to its low permeability and contaminant sorption ability. The presence of contaminant in pore fluid and its interaction with clay particles, changes the physical and behavioral properties of clays. Organic and heavy metal contaminants are two types of environmental contaminants. Prior researches have shown that organic contaminants compress the double layer due to their low dielectric constant. A compressed double layer makes a larger permeability and lower plasticity properties. In spite of several researches that have been done about organic and heavy metal contaminant interactions with clay minerals, there is lack of study about the difference between the influences of these two contaminants upon soil behaviour. The objective of this paper is to compare the plasticity and permeability changes of bentonite upon interaction with organic (Methanol, Ethanol, Acetic Acid, Dioxane) and heavy metal (Pb and Zn) contaminants. نفوذپذیری کم و قابلیت جذب آلایندههای گوناگون، بنتونیت را به عنوان مصالحی مناسب در مراکز دفن مهندسی زباله مطرح کرده است. حضور آلاینده در سیال منفذی و اندرکنش آلاینده با پولکهای رسی، خصوصیات فیزیکی و رفتاری خاک را تغییر میدهد. آلایندههای آلی و فلزات سنگین دو دسته عمده از آلایندههای زیستمحیطی در خاک به شمار میآیند. تحقیقات گذشته نشان میدهند که آلاینده آلی با کاهش ثابت دیالکتریک و فلز سنگین با افزایش ظرفیت و غلظت الکترولیت، لایه دوگانه را فشرده میکنند. لایه دوگانه فشردهتر، نفوذپذیری بیشتر و خاصیت خمیری کمتری را ایجاد میکند. با وجود توجه ویژه محققین و تحقیقات مختلفی که در خصوص فرایند اندرکنش آلایندههای آلی و فلز سنگین با کانیهای رسی انجام شده است، در زمینه مقایسه تغییر خصوصیات مهندسی بنتونیت در اندرکنش با آلایندههای فوق تحقیقات محدودی انجام گرفته است. هدف این مقاله مقایسه تغییر رفتار خمیری و نفوذپذیری بنتونیت آلوده شده با آلایندههای آلی (متانول، اتانول، استیک اسید و دایوکسان) و فلز سنگین (روی و سرب) میباشد. به این منظور، آزمایشات حدود اتربرگ و تحکیم بر نمونههای بنتونیت آلوده شده با غلظتهای مختلف آلاینده آلی انجام شد و با نتایج موجود بنتونیت آلوده شده با فلز سنگین مقایسه شد. نتایج حاصل با مدل تئوریک لایه دو گانه گوی- چپمن مقایسه شده و تأثیر پارامترهای مختلف مدل شامل ثابت دیالکتریک، ظرفیت کاتیون، شعاع هیدراته و غلظت فلز سنگین و تأثیر آنها بر خصوصیات خمیری و نفوذپذیری بنتونیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان میدهند که افزایش غلظت در حضور آلاینده آلی سبب کاهش خصوصیات خمیری و افزایش ضریب هدایت هیدرولیکی بنتونیت میشود. به طوریکه افزایش غلظت آلاینده آلی از 10 درصد به 40 درصد در نسبت تخلخل 2، نفوذپذیری را برای اتانول در حدود 10 برابر، متانول 7 برابر و در حضور استیک اسید 4 برابر افزایش داده است. به طوری که ثابت دیالکتریک، لزجت سینماتیکی و اندازه مولکولی تغییر رفتار بنتونیت را در حضور سیال آلی کنترل میکند. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهند که تفاوت حد روانی بنتونیت در ثابت دیالکتریک یکسان به ازای سیالات آلی متفاوت با لحاظ کردن اثر تفاوت در لزجت نسبی سیال قابل توجیه بوده که عدم تطابق نتایج آزمایشگاهی با نظریه لایه دوگانه، از این منظر قابل تجزیه و تحلیل است.https://ceej.tabrizu.ac.ir/article_5914_40a02e036bbbdd600d34203965cc5278.pdfمعاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزنشریه مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه تبریز2008-791846.48520170219Developing a Robust Damage Detection Method for Offshore Jacket Platform Using Particle Swarm Optimization Algorithmتوسعه یک روش کارآمد عیبیابی سازهای در سکوهای فراساحلی شابلونی با استفاده از الگوریتم فراابتکاری اجتماع ذرات37495915FAشهریاربایبوردیدانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریزعلیرضامجتهدیدانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریزJournal Article20170311Creation the necessary conditions to achieve reliable methods to estimate and detect structural damages of the main objectives of the research has been done in recent years. Due to the fact that each structure has its own characteristics, achieving to high reliable methods in the field of civil engineering is faced with a serious challenge [1, 2]. A number of researchers have proposed several methods based on different parameters and indices. But, vibration-based damage detection has been significantly developed in the past several decades but it has yet to be fully realized for large-scale structures and its technology is still developing rapidly [3]. In the vibration-based damage detection, the most widely used condition indices are modal parameters. In this research, new damage detection method based on combination optimization problem is introduced. In this study, modal parameters (Frequency, Frequency Response Function) used to detect and quantify damage with solving the inverse problem of optimization by particle swarm optimization (PSO) algorithm. Different damage scenarios apply on model and modal parameters is extracted and insert to the algorithm. According to results of solution the suitable parameter is introduced. Also, about the algorithm ability to detect damage scenarios discussed.<br />امروزه استفاده از الگوریتمهای بهینهیابی بر اساس روشهای فراابتکاری با توجه به انعطافپذیری و سرعت بالای پردازش از اهمیت خاصی برخوردار شده است. در مطالعه حاضر، جهت انجام عیبیابی در سازههای شابلونی فراساحل، فرآیند عیبیابی به صورت یک مسئله بهینهیابی مطرح و از الگوریتم اجتماع ذرات جهت حل مسئله استفاده میگردد. پروسه عیبیابی با رصد پارامترهای مودال همانند فرکانس و توابع پاسخ فرکانسی سازه انجام میپذیرد. بدین منظور، بعد از مدلسازی سکوی شابلونی در محیط نرمافزار ANSYS مبادرت به برداشت پارامترهای مودال سازه شده سپس کدهای اجزای محدود جهت انجام تحلیل مودال در MATLAB طرحریزی میشود. در این مطالعه، وقوع خرابی به صورت کاهش در سختی، بدون تغییر در جرم سازه تعریف میگردد. به منظور ارزیابی روش پیشنهادی، سناریوهای مختلف خرابی در مدل اجزای محدود سازه شابلونی اعمال و فرکانسهای طبیعی و توابع پاسخ فرکانسی سازه معیوب برداشت میگردند. پارامترهای اندازهگیری شده در این مرحله به عنوان ورودی الگوریتم اجتماع ذرات جهت حل مسئله بهینهیابی مبتنی بر فرکانس و توابع پاسخ های فرکانسی سازه وارد میشوند تا عملکرد الگوریتم تهیه شده در شناسایی درصد و محل وقوع خرابی بررسی گردد. نتایج حاصله مبین این حقیقت هستند که الگوریتم پیشنهادی در تشخیص سناریوهای خرابی کاملاً موفق عمل کرده است و همچنین دقت الگوریتم در شناسایی شدت خرابیها در حالت توابع هدف مبتنی بر توابع پاسخ فرکانسی سازه نسبت به فرکانس بالا است.https://ceej.tabrizu.ac.ir/article_5915_82750dec2c1a26992838cc4069e9cc7d.pdfمعاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزنشریه مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه تبریز2008-791846.48520170219Semi-active Control of Structures with MR Damper Using Modified Newmark Method Based on Instantaneous Optimal Control Algorithmکنترل نیمهفعال سازه مجهز به میراگر MR با استفاده از روش نیومارک اصلاح شده مبتنی بر الگوریتم بهینه لحظهای51625916FAجوادکاتبیدانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریزسمیرامحمدی زادهدانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریزJournal Article20170311Magnetorheological (MR) fluid damper shows great promising in semi-active control of civil engineering structures, in which, fault-safe, low-power consumption, force controllability and rapid response are its advantageous. However, a major drawback that hinders its application rests with the non-linear force/displacement and hysteretic force/velocity characteristics. With regard to building control, it is crucial that a tractable model of the MR damper should be available before any design in realizable controller. There are several MR damper models proposed in the literature using a range of techniques. Models obtained by a deterministic approach include Bingham, phenomenological, Bouc-Wen models. The Bingham model cannot represents nonlinear behavior of MR damper and may be considered as a simple model for the hysteresis characteristic. The Bouc-Wen model uses a differential equation to depict the non-linear hysteresis with moderate complexity and is widely applied in building controls [1]. Nonlinear dependent relation between damper control force, floors displacement and velocity does not allow to solve governing equation of motion which makes the structure response analyzing impossible. There are a few new methods for estimating the response of structure with MR damper. In the present study modified Newmark-Beta method base on the instantaneous optimal control algorithm is used to estimate the response of the coupled system with MR damper, for the first time.در دهههای اخیر، کارایی و تأثیر انواع ابزارهای کنترل نیمهفعال در بهبود عملکرد لرزهای سازهها مورد مطالعه و توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. در این میان، میراگر مغناطیسی (MR) به علت کاربرد آسان، ظرفیت تولید نیروی مناسب و مصرف انرژی کمتر، به عنوان یکی از پرکاربردترین تجهیزات کنترل نیمهفعال شناخته شده است. این نوع میراگر دارای رفتاری کاملاً غیر خطی میباشد و تا کنون مدلهای مکانیکی متعددی برای بیان ویژگیهای رفتاری آن معرفی شده است، مدل بوک-ون اصلاح شده به عنوان یکی از رایجترین این مدلها بوده و به خوبی رفتار میراگر را نمایش میدهد. به دلیل غیر خطی بودن رفتار میراگر MR، معادله حرکت سازه مجهز به آن یک معادله درگیر بوده و همواره یافتن روشی برای حل این معادله یکی از مشکلات مطالعات عددی مربوط به این نوع میراگر میباشد. در این مطالعه، با توجه به قابلیت روش نموی نیومارک در حل معادلات دینامیکی خطی و غیر خطی، از الگوریتم بهینه لحظهای جهت اصلاح و بهبود آن بهره گرفته شده و با استفاده از این شیوه پیشنهادی معادله حرکت سازه مجهز به میراگر MR حل میگردد. همچنین جهت بررسی کارایی این الگوریتم یک مطالعه عددی بر روی سازه مبنای سه طبقه معرفی شده توسط کمیته ASCE انجام میگیرد. نتایج این مطالعه عددی و مقایسه آن با سایر استراتژیها حاکی از کارآمدی روش نموی نیومارک اصلاح شده پیشنهادی مبتنی بر الگوریتم بهینه لحظهای، در حل معادله دیفرانسیل غیر خطی و کاهش ارتعاشات سازه مبنا تحت اثر تحریکات لرزهای میباشد.https://ceej.tabrizu.ac.ir/article_5916_9ace2b15eb009c116f2c5cc9f6503d50.pdfمعاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزنشریه مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه تبریز2008-791846.48520170219Probabilistic Risk Analysis of Flood Events Using Trivariate Copulasتحلیل ریسک احتمالاتی حوادث سیل با استفاده از تابع مفصل سهمتغیره63756004FAعثمانمحمدپوردانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهرانیوسفحسن زادهدانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریزاحمدخدادادیدانشکده آمار و ریاضی، دانشگاه شهید بهشتیبهرامثقفیاندانشکده فنی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهرانJournal Article20170214The univariate flood frequency analysis (FFA) is widely used in hydrological studies. Due to the flood events consist of three main characteristic, peak, volume and duration that are mutually correlated, univariate FFA cannot consider effect all three correlated flood properties simultaneously. This leads to an underestimate or overestimate of hydrological risk. Therefore, multivariate FFA is necessary. Copula function is the most important tools for multivariate hydrological frequency analysis.با توجه به این که پدیده سیل دارای سه مشخصه اصلیدبیاوج، حجم و زمان تداوم است، تحلیل فراوانی یکمتغیره سیل باعث میشود که تأثیر همزمان متغیرهای وابسته در نظر گرفته نشود. این امر منجر به کمتر یا بیشتر برآورد شدن ریسک هیدرولوژیکی میگردد. بدین جهت تحلیل فراوانی سیل چندمتغیره میتواند راهکار مناسبتری باشد. توابع مفصل مهمترین ابزار جهت انجام تحلیل فراوانی چندمتغیره هیدرولوژیکی هستند. یک گام مهم در به کارگیری توابع مفصل، انتخاب نوع توزیع احتمالاتی برای متغیرهای حاشیهای است. در این مطالعه از روش تصمیمگیری چندمعیاره جهت انتخاب مناسبترین توزیع استفاده شده است. از توابع مفصل ارشمیدسی سه بعدی برای تحلیل فراوانی سهمتغیره سیل استفاده شده و برای برآورد پارامترهای آنها، دو روش تابع استنباط برای حاشیهها (Inference Function for Margins-IFM) و الگوریتم ژنتیک (Genetic algorithm-GA) به کار رفتهاند. جهت بررسی کارایی روش پیشنهاد شده، از دادههای رودخانه مهاباد یکی از رودخانههای مهمی که به دریاچه ارومیه میریزد، استفاده شده است. به کمک شبیهسازی مونت-کارلو، نتایج دو روش تخمین پارامترها مقایسه گردیده است. نتایج نشان دادند که روش GA در مقایسه با روش IFM برتر است و تابع مفصل خانواده A12 بهترین برازش را به دادههای سیل رودخانه مهاباد دارد. بر اساس نتایج، دوره برگشتهای سهمتغیره اولیه عطفی، فصلی و ثانویه سیل سال آبی 67-1366 که دارای بیشترین دبی اوج دادههای تاریخی است به ترتیب 3/59، 2/11 و 5/29 سال تعیین شده است. جهت طراحی سازههای هیدرولیکی نظیر سازههای کنترل سیل و سریز سدها، استفاده از دوره برگشت ثانویه به جای دوره برگشت اولیه توصیه میگردد.https://ceej.tabrizu.ac.ir/article_6004_e3103067633c7cb0885a3885ce623d31.pdfمعاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزنشریه مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه تبریز2008-791846.48520170219Evaluation of Effective Strength Parameters and Micro Structural Variations of Silty Sands Stabilized with Nano Colloidal Silicaارزیابی تغییرات ریزساختاری و پارامترهای مقاومتی ماسههای سیلتی تثبیت شده با نانو کلوئید سیلیکا77885920FAغلاممرادیدانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریزشیواسیدیدانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریزJournal Article20170312Saturated deposits of sands and silty sands are liquefiable during earthquakes. One of the new methods proposed for non-disruptive mitigation of liquefaction risk at developed sites is passive site stabilization. It involves slow injection of colloidal silica at the edge of a site and delivery of the stabilizer to the target location using natural groundwater flow [1]. Colloidal silica is an aqueous suspension of microscopic silica (SiO<sub>2</sub>) particles produced from saturated solutions of silicic acid [2]. The particles size can range in size from 2 to 100 nm, although the particle size is fairly constant in a given suspension. During manufacturing, colloidal silica solutions are stabilized against gelation so they can have long induction periods during which the viscosity remains fairly low up to a few months. A few studies have investigated the behavior of sands stabilized with colloidal silica. Persoff et al. measured short term strength of about 430 kPa at concentration of 20 wt% colloidal silica [3]. Gallagher and Mitchell found the baseline unconfined compressive strength ranged from 32 to 222 kPa in period of 7-30 days at sands samples treated with 5-20 wt% colloidal silica. They also did a series of cyclic triaxial tests and found that for passive site remediation, a 5 wt% concentration of colloidal silica is expected to be able to adequately mitigate the liquefaction risk of loose sands [4]. The stabilization of loose silty sand with colloidal silica has not been studied comprehensively so the present study was undertaken to investigate the unconfined compressive strength and microstructure analysis of silty sands stabilized with colloidal silica.به منظور بررسی رفتار ماسههای سیلتی تثبیت شده با نانو کلوئید سیلیکا، 32 نمونه، تحت آزمایش مقاومت فشاری محدود نشده قرار گرفته و ریزساختار تعدادی نمونه، توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) بررسی شده است. نمونههای آزمایش مقاومت تکمحوری، شامل مخلوط ماسه و مقادیر صفر، 10، 20 و 30 درصدی سیلت بوده و به روش رسوبگذاری در محلولهای کلوئید سیلیکا با غلظت 5، 10 و 15 درصد وزنی، تهیه شدهاند. دوره عملآوری نمونهها نیز، 3 تا 30 روز در نظر گرفته شده است. با وجود این که در شرایط طبیعی، ماسهها و سیلت ها فاقد چسبندگی و مقاومت فشاری محدود نشده میباشند، ولی مقاومت فشاری نمونههای مختلف تثبیت شده آنها، در محدوده قابل توجه 25 تا 240 کیلوپاسکال قرار میگیرد. ملاحظه میشود در تمامی شرایط متفاوت تثبیت، بین افزایش مقاومت فشاری نمونهها با افزایش غلظت کلوئید سیلیکا و افزایش طول مدت عملآوری، رابطهای خطی برقرار است. اگر چه با کاهش زمان گیرش کلوئید، از شدت تأثیر زمان عملآوری، کاسته میشود. همچنین در شرایط یکسان تثبیت، نمونههای ماسه سیلتی با 10 درصد سیلت، بیشترین مقاومت فشاری را در بین دیگر نمونهها دارند. از طرفی دیگر، تفاوت شکل و سطوح ذرات ماسه -سیلت طبیعی و تثبیت شده، توسط تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی به وضوح آشکار میگردد، به طوری که مشخص میشود سطح ذرات تثبیت شده، دارای تودههای لایهای از کلوئید سیلیکا میباشند.https://ceej.tabrizu.ac.ir/article_5920_749fa5568103c460b736c4c472ef17f5.pdfمعاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزنشریه مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه تبریز2008-791846.48520170219Investigation into the Effects of Fibers Type on the Properties of Reactive Powder Concreteبررسی اثر نوع الیاف بر خواص بتن پودری واکنشپذیر89965921FAلیلامعراجیدانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی سهندحسنافشیندانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی سهند، تبریزکریمعابدیدانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی سهند، تبریزJournal Article20170312In recent years, due to the progress in the field of concrete technology, some types of high-performance concrete and ultra-high-performance concrete have been developed. Reactive powder concrete (RPC), as a new type of ultra-high-performance concrete, was first patented by a French construction company in 1994. The superior properties of RPC such as high compressive strength (more than 150 MPa), high packing density, very low permeability and higher durability are achieved by eliminating the coarse aggregates and substituting them with fine silica sand aggregates, using high amount of silica fume and low water to cement ratio. Steel fibers are another materials used in RPC. The results of researches show that fibers have the main effect on the increasing of flexural strength, ductility and energy absorption, as in some cases, RPC’s flexural strength has been reached up to 40 MPa [1].بتن پودری واکنشپذیر (RPC) که در زمره بتنهای فوق توانمند (UHPC) قرار دارد دارای مقاومت فشاری زیاد، مقاومت خمشی و شکلپذیری قابل ملاحظه، نفوذپذیری کم و دوام بسیار بالا میباشد. به کار بردن الیاف در بتن RPC نقش اساسی در افزایش مقاومت خمشی و شکلپذیری آن دارد؛ به طوری که در برخی موارد مقاومت خمشی آن حتی به MPa 40 نیز رسیده است. در این تحقیق که در آزمایشگاه بتن دانشگاه صنعتی سهند تبریز انجام شده است، تأثیر به کار بردن سه نوع الیاف شامل الیاف کربن ریز و دو نوع الیاف فولادی قلابدار بلند و مستقیم کوتاه بر خواص بتن پودری واکنشپذیر مورد مطالعه قرار گرفته است و اثر این الیاف بر مقاومت فشاری، مقاومت کششی خمشی و چقرمگی و یا ظرفیت جذب انرژی کرنشی کل آن بررسی شده است. نتایج بیانگر آن هستند که افزودن الیاف فولادی به بتن RPC، بیشترین تأثیر را بر مقاومت فشاری و کششی خمشی آن دارد. الیاف فولادی قلابدار، تقریباً %10 و الیاف فولادی کوتاه، حدود %9، مقاومت فشاری را افزایش دادند. در این میان، تأثیر الیاف فولادی قلابدار بر مقاومت کششی خمشی و ظرفیت جذب انرژی کرنشی کل، قابل ملاحظهتر میباشد. افزودن الیاف کربن سبب کاهش اندکی در مقاومت فشاری و کششی خمشی بتن RPC شد؛ ولی ظرفیت جذب انرژی کل آن را تا حدی بهبود بخشید.https://ceej.tabrizu.ac.ir/article_5921_9278728e57cfabfe0d3c50dd8e26f1cb.pdfمعاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریزنشریه مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه تبریز2008-791846.48520170219TabrizThe Impact of Water Level Changes in Dam Reservoir and the Use of Vertical Drainage Systems on the Sliding Potential of Landslidesتأثیر تغییرات تراز آب مخزن سد و استفاده از سیستمهای زهکشی قائم بر پتانسیل لغزش در یک شیروانی خاکی991096805FAمهردادامامی تبریزیدانشگاه صنعتی سهند تبریز- دانشکده مهندسی عمرانوحیدطاهری ساروقیهدانشکده مهندسی عمران / دانشگاه صنعتی سهند تبریزJournal Article20171202Landslides are often occurred in mountainous areas with unstable slopes. Heavy rainfall, high groundwater level and the occurrence of earthquake can be the results of this phenomena [1]. <br />Drainage system is one of the conventional methods that can stabilize unstable slopes by lowering groundwater level and reducing pore water pressure in the slope [2]. The main task of drainage system is reducing the hydrostatic forces and the forces which are the causes of water seepage [3]. Vertical drainage system used, when the soil layers are horizontal, the slope of the landslide is light and the landslide was in large scale [4]. <br />Now-a-days, the combination of the energy balance and Darcy equations used for assessing the distance of vertical drains from each other. Energy balance equation for groundwater flow, was first proposed by Oosterbaan and his colleagues in 1996 [5].فعال شدن مجدد زمینلغزشهای قدیمی از جمله مسائلی است که بنا به خطرات جانی و مالی که در پی دارد، امروزه مورد توجه مهندسین ژئوتکنیک قرار گرفته است. از جمله راه حلهای مؤثری که میتوان برای افزایش پایداری شیروانیهای خاکی قرار گرفته در معرض آب به کار برد، استفاده از سیستمهای زهکشی است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تغییرات تراز آب مخزن بر پایداری زمینلغزشهای باز فعال شده در حاشیه مخازن سدها و همچنین مقایسه نتایج فاصلهداری به دست آمده از روابط هوگهات و توازن انرژی میباشد. بدین منظور از دادههای مخزن جناح راست سد قلعه چای به عنوان آزمونه استفاده شده است، و تمامی مطالعات بر روی این شیروانی صورت گرفته است. نتایج بررسیها حاکی از وجود دو روند مختلف در تغییرات ضرایب اطمینان نسبت به تغییرات تراز آب مخزن سد هستند، در روزهای اولیه آبگیری، ضریب اطمینان با افزایش تراز آب افزایش یافته و سپس افزایش تراز آب مخزن سد موجب کاهش ضریب اطمینان میشود. با نصب سیستمهای زهکشی قائم روند تغییرات ضرایب اطمینان نسبت به تغییرات تراز آب مخزن به یک روند منحصر به فرد تغییر یافته است و ملاحظه میشود که زمین لغزش از وضعیت ناپایدار کنونی به وضعیت پایدار خواهد رسید. با توجه به فرضیات معادله هوگهات در بررسی فاصلهداری زهکشها، که شیب هیدرولیکی در هر نقطه با شیب هیدرولیکی بالای آن نقطه برابر است و با علم به حساسیت فاصلهداری زهکشها به شدت تغذیه هیدرولیکی، ملاحظه میشود که در معادله هوگهات شیب هیدرولیکی به صورت دقیق تعیین نمیشود. بنابر این شدت تغذیه محاسبه شده عددی دور از واقعیت بوده و فاصلهداری زهکشها با استفاده از این معادله به صورت دقیق تعیین نخواهد شد.https://ceej.tabrizu.ac.ir/article_6805_cee59b85351acaf714cb4cfaaeed685b.pdf